سازگاری زناشویی را میتوان شامل توافق زناشویی ، رضایت زناشویی ، همبستگی و همراهی با یکدیگر و ابراز محبت زوجین دانست که دارای دو ویژگی (تداوم) و (خشنودی) است. میزان سازگاری در زندگی زناشویی تحت تأثیر عوامل زیادی است، هر کدام از نظریه پردازان علوم رفتاری بسته به زمینه های فردی و علمی خود دسته ای از عوامل را عنوان کرده اند، طوری که جامعه شناسان عوامل اجتماعی، زیست شناسان عوامل ژنتیکی، روانشناسان عوامل فردی و بالأخره روانشناسان اجتماعی بر شبکه های اجتماعی و گروه ها تأکید کرده اند، شایان ذکر است که سازگاری زناشویی را نمی توان تقلیل گرایانه و تک بعدی بررسی کرد. جدا از اختلافات نظریه پردازان در مورد عوامل مؤثر بر سازگاری زناشویی، از اهمیت این مهم نمی توان صرف نظر کرد؛ چرا که سازگاری زناشویی زوجین تا حد زیادی تضمین کننده ی سلامت و استحکام نهاد خانواده می باشد، سلامت روانی و اجتماعی فرزندان هر خانواده قطعاً بدون تأثیر از سازگاری زناشویی زوجین نیست، با افزایش سازگاری زناشویی می توانیم شاهد کاهش نرخ طلاق واقعی و عاطفی باشیم، ترک تحصیل دانش آموزان در مقاطع مختلف تحصیلی کاهش می یابد و حتی می توان گفت نوباوگان کمتری تحویل شیرخوارگاه ها و پرورش گاه های دولتی داده می شوند، از طرفی دیگر با کاهش نرخ طلاق متأثر از افزایش سازگاری زناشویی، مسئولیت سازمان های حمایتی همچون بهزیستی و کمیته امداد در راستای خدمت رسانی به زنان سرپرست خانوار کمتر می شود و می توان اذعان کرد که آمار خانواده های دارای سرپرست زن کاهش می یابد. میزان طلاق در غرب بخصوص در آمریکا رو به افزایش است به گونهای که 52% از ازدواجها به طلاق ختم میشود(اولسون 2001)
سازگاری زوجین_1575310887_33893_4425_1954.zip0.20 MB |